جدول جو
جدول جو

معنی عقاب شدن - جستجوی لغت در جدول جو

عقاب شدن
(خَ / خِ مَ / مِ دَ خَ زَ دَ)
کنایه از طالب شدن به چیزی. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علاج شدن
تصویر علاج شدن
درمان شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حجاب شدن
تصویر حجاب شدن
مانع شدن
فرهنگ لغت هوشیار
پاتیل شدن (پاتیل در پارسی برابر است با سیاه مست)، ویستن مست و لایعقل گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواب شدن
تصویر خواب شدن
بخواب فرورفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علاج شدن
تصویر علاج شدن
درمان شدن شفا یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عقاب کردن
تصویر عقاب کردن
شکنجه دادن عذاب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنقا شدن
تصویر عنقا شدن
غائب و ناپدید شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیان شدن
تصویر عیان شدن
آشکار شدن ظاهر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کباب شدن
تصویر کباب شدن
بصورت کباب در آمدن، بریان و سوخته شدن، یا کباب شدن دل. متاثر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجاب شدن
تصویر مجاب شدن
پاسخ شنیدن و قبول کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاقب شدن
تصویر معاقب شدن
کیفر یافتن سزای عمل بد خود را یافتن مجازات شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
رو به رو شدن، برابر گشتن روبرو شدن، معادل شدن مساوی گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
به نزدیک شدن گرامی شدن بر کشیده شدن بشخصی بزرگ نزدیک شدن و نزد او اعتبار یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاب زدن
تصویر نقاب زدن
نقاب بچهره کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خراب شدن
تصویر خراب شدن
آسیب دیدن، گزند دیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
Face
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
Rival
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
rivaliser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
affronter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
rivalisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
konfrontieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
stawić czoła
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
змагатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
сталкиваться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
rywalizować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
enfrentar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
竞争
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
confronteren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
rivalizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
competere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
rivalizar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
enfrentar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رقیب شدن
تصویر رقیب شدن
соперничать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقابل شدن
تصویر مقابل شدن
стикатися
دیکشنری فارسی به اوکراینی